سکته مغزی زمانی به وجود میآید که یک لخته خون مسیر عروق خونی را مسدود کند و از گردش خون به مغز پیشگیری کند، یا آنچه یکی از عروق خونی دچار پارگی شود و نقاط داخل مغز خونریزی کند. سکته مغزی به اشکال مختلف به وجود میآید، علائم و نشانههای آن و تاثیراتی که به همراه دارد با توجه به نوع سکته مغزی و نقاطی از مغز که آسیب میبینند متفاوت است. در برخی افراد این علائم به صورت شدید و در برخی دیگر به طور خفیف به وجود میآید. با این حال افرادی که دچار علائم خفیف سکته شده اند باید فوراً به پزشک مراجعه کنند زیرا سکته خفیف علامت هشدار برای یک سکته شدید است. شدت علائم سکته میتواند در ساعات اولیه متفاوت باشد. معمولاً علائم سکته به طور ناگهانی به وجود میآیند اما در حدود یک چهارم از موارد سکته در هنگام خواب رخ میدهد و علائم آن فقط در هنگام بیداری دیده خواهد شد.
جهت کسب اطلاعات در زمینه درمانهای جدید سکته مغزی اینجا کلیک کنید.
انواع سکته مغزی
دو نوع سکته مغزی وجود دارد که عبارتند از سکته مغزی ایسکمیک و سکته مغزی هموراژیک:
سکته مغزی ایسکمیک
سکته مغزی ایسکمیک زمانی رخ میدهد که یکی از شریانهای مغز به علت تشکیل لخته خون مسدود شود .مغز به طور مداوم به دریافت اکسیژن و گلوکز نیاز دارد که خون این مواد در اختیار بافت مغز قرار میدهد. در صورتی که به مدت چند دقیقه خون به یک قسمت از مغز نرسد و توانایی عملکرد صحیح خود را از دست میدهد و بافتهای شروع به از بین رفتن خواهند کرد. اگر انسداد شریان طی مدت چند ساعت برطرف نشود تمام بافت مغز به علت مسدود شدن عروق خونی از بین خواهد رفت و در این حالت به طور دائمی عملکرد طبیعی خود را از دست خواهد داد و یک بافت اسکار درون مغز ایجاد خواهد شد. به این وضعیت سکته مغزی گفته میشود. سکته ایسکمیک شایع ترین نوع سکته مغزی است که احتمال بروز آن بیش از ۵ برابر بیشتر از سکته هموراژیک میباشد.
سکته مغزی هموراژیک
سکته مغزی هموراژیک زمان به وجود میآید که یکی از شریانهای داخل مغز دچار پارگی شود و درون بافت مغز یا فضای اطراف آن خون جمع شود. خون موجود در شریان تحت فشار قرار میگیرد و این امر باعث میشود قسمتی از بافت نرم مغز آسیب ببیند. افزایش فشار، تورم و التهاب ناشی از خونریزی درون مغز باعث آسیب دیدگی بیشتر خواهد شد. در اکثر موارد نمیتوان با توجه به علائم و نشانههایی که بیمار دارد تفاوت سکته مغزی ایسکمیک و هموراژیک را مشخص کند زیرا علائم آنها معمولاً یکسان است. اگر تصور میکنید سکته کرده اید از مصرف داروهای رقیق کننده خون اجتناب کنید و فوراً به پزشک مراجعه نمایید.
علائم و نشانههای سکته مغزی
معمولاً علائم و نشانههای سکته مغزی به طور ناگهانی به وجود میآید. ناگهانی بودن شروع علائم سکته باعث شده بتوان به راحتی تفاوت آن با سایر بیماریها از قبیل میگرن، تشنج یا تومور مغزی را تشخیص داد. علائمی که هر بیمار تجربه میکند با علائم بیمار دیگر متفاوت است اما ساده ترین روش برای تشخیص و تایید سکته مغزی معاینه توسط پزشک است. پزشک از روشهای زیر برای تایید سکته مغزی استفاده میکند:
- به بررسی صورت بیمار میپردازد و افتادگی دهان را ارزیابی مینماید.
- از بیمار میخواهد هر دو دست خود را بالا بیاورد.
- از بیمار میخواهد صحبت کند تا اختلال کلامی او را تشخیص دهد.
- در سکته مغزی مسئله زمان اهمیت حیاتی دارد به همین دلیل در صورت مشاهده علائم سکته باید فوراً با اورژانس تماس گرفت.
سایر علائم و نشانههای سکته مغزی
سایر علائمی که ممکن است در سکته مغزی رخ دهد به شرح زیر میباشد:
- از دست دادن بینایی یک چشم، از دست دادن دید محیطی کامل یا دوبینی
- سرگیجه ناگهانی یا از دست دادن تعادل
- سر درد شدید بدون هیچ گونه دلیل مشخص
- بی حالی یا از دست دادن هوشیاری
علائم و نشانههای سکته ایسکمیک گذرا
منظور از سکته ایسکمیک گذرا سکته خفیف است که علائم و نشانههای آن با سکته تفاوت دارد اما علائم سکته ایسکمیک گذرا و طی مدت ۲۴ ساعت به طور کامل برطرف میشود. احتمال سکته کردن بیمار تا چند روز اول پس از سکته ایسکمیک گذرا بسیار زیاد است به این ترتیب در صورتی که علائم بیمار به طور کامل از بین نرفت باید هر چه سریع تر به پزشک مراجعه کند زیرا درمان و مداخلات درمانی به موقع ریسک سکته مجدد را به حداقل میرساند.
سکته مغزی چه عوارضی دارد؟
شایع ترین عوارضی که فرد پس از سکته مغزی تجربه میکند به شرح زیر میباشد:
- ضعف یا ناتوانی در تکان دادن دست یا پا و راه رفتن
- اختلال در صحبت کردن، خواندن و نوشتن
- بروز مشکلات مرتبط با لامسه
- بروز مشکل در ارتباط با فکر کردن و به یاد آوردن
- اختلال در نحوه مشاهده یا احساس کردن اشیا
- درد شانه
- اختلال بلع
- بی اختیاری ادرار و مدفوع
- احساس افسردگی
- ناتوانی در کنترل احساسات
- خستگی مداوم
شدت سکته و آسیب مغز و محل آسیب دیدگی از جمله موارد مهمی هستند که نشان میدهند بیمار تا چند اندازه توانایی خود را از دست میدهد.
تاثیرات سکته بر نیمکره راست مغز
نیمکره راست مغز وظیفه کنترل حرکات سمت چپ بدن را برعهده دارد در صورتی که سکته مغزی در این قسمت رخ بدهد سمت چپ بدن فلج خواهد شد. فلک شدن بدن میتواند به صورت ضعف خفیف یا از دست دادن قدرت و توانایی حرکتی اعضای سمت چپ بدن باشد. در صورتی که سکته در قسمت پشت مغز و به سمت راست رخ دهد بینایی فرد مختل خواهد شد و دید هر دو چشم او کاهش پیدا میکند.
در افرادی که سکته مغزی در نیمکره راست به وجود میآید بیمار با مشکلاتی از قبیل اختلال در درک محیط مواجه خواهد شد که این امر باعث میشود بیمار تعادل خود را از دست بدهد و زمین بخورد، نتواند شی مورد نظرش را بردارد یا دکمه پیراهن خود را ببندد. ممکن است بیمارستان سمت چپ بدن خود را فراموش کنند و اصلا آن را احساس نکند. این امر میتواند باعث شود بیمار تواناییهای جدید خود را فراموش کند و هر چیزی که به سمت چپش مرتبط است را نادیده بگیرد. این وضعیت میتواند خطرناک باشد و باعث میشود بیمار علی رغم مشکلاتی که دارد شروع به راه رفتن کند یا بخواهد پشت فرمان بنشیند. افرادی که نیمکره سمت راست مغز آنها دچار سکته شده است علاوه بر این مشکلات جسمانی با اختلالاتی از قبیل ناتوانی در قضاوت کردن مواجه خواهند شد. این افراد علیرغم آسیب دیدگی و ناتوانی عملکردی خود قصد دارند مانند گذشته به انجام کارهایشان بپردازند.
عوارض سکته در نیمکره چپ مغز
نیمکره چپ مغز وظیفه کنترل حرکات سمت راست بدن را برعهده دارد. صحبت کردن و تواناییهای زبانی اکثر افراد توسط این بخش از مغز کنترل میشود در صورتی که سکته در این قسمت رخ بدهد باعث فلج شدن سمت راست بدن خواهد شد و مشکلاتی را در ارتباط با بینایی به وجود میآورد اکثر افراد توسط این بخش از مغز کنترل میشود. در صورتی که سکته در این قسمت رخ بدهد باعث فلج شدن سمت راست بدن خواهد شد و مشکلاتی را در ارتباط با بینایی به وجود میآورد. نقص توجه و غفلت به نظرت در بیمارانی که دچار سکته مغزی در نیمکره چپ شده اند دیده میشود. فردی که دچار سکته مغزی در نیمکره چپ شده با آفازیا مواجه خواهد شد. آفازیا عبارتی است که برای یک مجموعه گسترده از مشکلات زبانی و کلامی به کار میرود. این اختلالات فقط بر روی یک بخش از توانایی بیمار برای برقراری ارتباط تاثیر میگذارند اما برخی از بیماران پس از سکته برای درک زبان دچار مشکل میشوند. تعدادی از بیماران برای درک صحبتهای دیگران هیچ گونه مشکلی ندارند اما در پیدا کردن کلمات و جملات مناسب با مشکل مواجه شده اند. اختلالات زبانی معمولاً بر روی توانایی خواندن و نوشتن و صحبت کردن و شنیدن تاثیر میگذارد.
بیمارانی که دچار سکته مغزی در سمت چپ شده اند بر خلاف بیمارانی که سمت راست آنها سکته کرده است معمولاً کندتر یا هوشیارتر میشوند. این افراد به آموزش و فیدبک مداوم نیاز دارند تا کارهای خود را انجام دهند. بیمارانی که دچار سکته در نیمکره چپ مغز خود شده اند مانند بیماران مبتلا به سکته در نیمکره راست مغز با مشکلات مربوط به حافظه مواجه خواهد شد.
عوارض سکته مغزی در مخچه
مخچه یک بخش کوچک و گرد است مغز که در قسمت پشت نیمکره بزرگتر مغز قرار گرفته و وظیفه واکنش بدن هماهنگی و تعادل را بر عهده دارد. در صورتی که سکته در این قسمت رخ بدهد باعث بروز مشکلات مرتبط با هماهنگی، تعادل، سرگیجه، تهوع و استفراغ خواهد شد.
عوارض سکته در ساقه مغز
ساقه مغز یک بخش کوچک از مغز است که وظیفه متصل کردن نیمکرههای مغز به طناب نخاعی را بر عهده دارد. ساقه مغز یک بخش از مغز است که وظیفه کنترل تمامی عملکردهای غیر ارادی بدن از قبیل تنفس، فشار خون و ضربان قلب را بر عهده دارد در صورتی که سکته در این بخش رخ دهد بسیار خطرناک خواهد بود. برخی از وظایفی که ساقه مغز بر عهده دارد که عبارت است از حرکات چشم، شنوایی، صحبت کردن و بلعیدن مواد خوراکی. از آنجایی که پالسهای تولید شده در نیمکرههای مغز باید از طریق ساقه مغز به سمت دست و پا بروند بیمارانی که دچار سکته در ساقه مغز میشوند فلج شدن یک یا هر دو قسمت از بدن خود را تجربه خواهند کرد. ساقه مغز یک ساختار کوچک است و تمامی سلولهای مغزی که وظیفه ارسال اطلاعات بدن را برعهده دارند در این قسمت قرار گرفته اند. به این ترتیب حتی سکته خفیف در ساقه مغز با عوارض بسیار شدید همراه است و گاهی اوقات باعث مرگ بیمار میشود.
سایر عوارض سکته مغزی
افسردگی
افسردگی در افرادی که دچار سکته مغزی شده اند بسیار شایع است که بر اعضای خانواده نیز تاثیرات منفی میگذارد. بیماری که افسرده است از مصرف داروهای خود و اجتناب میکند و تمایلی به شرکت در برنامه توانبخشی فیزیوتراپی ندارد و با دیگران پرخاشگری خواهد کرد. این وضعیت باعث میشود اعضای خانواده برای کمک به بیمار دچار مشکل شوند. در چنین شرایطی میتوان از روانشناس یا مشاور خانواده کمک گرفت. افسردگی خفیف به طور خود به خود برطرف میشود اما گاهی اوقات مشاوره یا مصرف دارو ضروری خواهد بود.
تغییرات شخصیتی
تغییراتی که پس از سکته مغزی در شخصیت بیمار به وجود میآید باعث آزردگی خانواده او خواهد شد و معمولاً فردی که سکته کرده به شخصیت دیگری تبدیل میشود. نحوه فکر کردن، واکنش نشان دادن به دیگران و احساسات آنها تغییر میکند. کارها و فعالیتهایی که بیمار قبلاً به راحتی انجام میداد اکنون او را دچار چالش بسیار بزرگی کرده است. خنده یا گریه ناگهانی بدون هیچ گونه دلیل مشخص و ناتوانی در کنترل کردن احساسات و عواطف در تعداد زیادی از بیماران دیده میشود. این افراد بدون دلیل خاصی ناراحت یا خوشحال میشوند و به سرعت به حالت اول بر میگردند. نحوه واکنش بیمار به این تغییرات بر شخصیت او تاثیر میگذارد و بر شخصیت او تاثیر میگذارد و کنترل رفتار و عواطف او دشوار خواهد شد افرادی که دچار سکته میشوند معمولاً گیج هستند، گوشه گیر میشوند و به سرعت پرخاش میکنند.
خستگی
افرادی که سکته کرده اند معمولاً از احساس خستگی شکایت دارند. هنوز علت خسته بودن پس از سکته مشخص نیست اما افرادی که سکته کرده اند یا افرادی که دچار سایر آسیب دیدگیهای مغزی شده اند از این مشکل شکایت دارند. شدت خستگی به شدت سکته مغزی و ارتباط ندارد زیرا سکته خفیف نیز با احساس خستگی شدید همراه است. احساس خستگی مداوم بر روی کیفیت زندگی بیماران تاثیر میگذارد و توانایی آنها برای تمرکز کردن را مختل میکند به نحوی که بیمار نمیتواند فعالیت روزمره خود را انجام دهد. این وضعیت به تدریج و طی مدت چند ماه بهبود پیدا میکند با این حال برخی از بیماران علاوه بر خستگی با مشکل عدم تمرکز نیز دست و پنجه نرم میکنند. به تازگی از برخی داروها در مرحله آزمایشی استفاده شده که نتایج امیدوار کننده ای را ارائه نموده است. معمولاً برخی مشکلات از قبیل خستگی و افسردگی تا زمانی که بیمار از بیمارستان مرخص نشده یا به انجام فعالیتهای روزمره اش نپرداخته خود را نشان نمیدهد. این مشکلات بسیار ناتوان کننده هستند و حتی به اندازه اختلالات کلامی و ضعف اعضای بدن ناراحت کننده میباشند. به طور کلی شما باید بدانید که سکته مغزی با عوارض بسیار زیادی همراه است و در صورت نیاز باید به پزشک مراجعه کنید.
آزمایشات رایج پس از سکته مغزی
پزشک پس از سکته مغزی به انجام آزمایشات مختلفی از قبیل اسکن مغز، سی تی اسکن یا ام آر آی میپردازد تا بتواند ماهیت، محل دقیق و وسعت آسیب دیدگی مغز را مشخص نماید. سپس آزمایشات دیگری را درخواست میدهد تا بتواند علت سکته را بررسی کند و برای این منظور از سونوگرافی داپلر یا آنژیوگرافی استفاده خواهد کرد. در این حالت میتواند تنگ شدگی شریان کاروتید یا وجود ناهنجاریهای مربوط به ضربان قلب را ارزیابی کند. پزشک انجام آزمایش خون و سونوگرافی از قلب را نیز درخواست خواهد کرد.
توانبخشی پس از سکته مغزی
توانبخشی سکته مغزی معمولاً مدت زیادی طول میکشد. با این حال محققان به طور دقیق نمیدانند که چگونه مغز به ترمیم و جبران آسیب ناشی از سکته میپردازد. برخی از سلولهای مغز به طور موقت دچار آسیب دیدگی شده اند اما از بین نرفته اند و میتوانند مجدداً فعالیت خود را شروع کنند. در برخی موارد مغز به سازماندهی مجدد فعالیتهای خود میپردازد و وظایف سمت آسیب دیده را به نقاط سالم محول خواهد کرد. بهبودی پس از سکته مغزی در چند ماه اول کامل قابل توجه است اما به تدریج روند بهبودی کند میشود و ممکن است تا چند سال طول بکشد. سرعت بهبود پس از سکته مغزی در بیماران مختلف متفاوت است.
توانبخشی سکته مغزی در روزهای اولیه بیمار بستری است شروع میشود و در بیمارانی که دچار عدم تعادل شده اند دو تا سه روز پس از سکته آغاز خواهد شد. توانبخشی سکته مغزی باید پس از مرخص شدن از بیمارستان نیز ادامه پیدا کند. فرایند توانبخشی با توجه به نوع مشکلاتی که بیمار پس از سکته با آن مواجه شده است تعیین شود. میتوان سکته ایسکمیک و هموراژیک را به کمک روشهای توانبخشی درمان کرد. روشهای درمانی با توجه به اهدافی که از درمان بیمار مشخص شده است انتخاب میگردد انتخاب میگردند.
فرایند توانبخشی شامل موارد زیر میباشد:
- فیزیوتراپی برای بهبود توانایی حرکتی بیمار و انجام امور روزمره
- کاردرمانی برای افزایش استقلال بیمار و انجام دادن امور شخصی
- گفتار درمانی برای بازآموزی مهارت برقراری ارتباط و بلعیدن مواد غذایی
- نوروسایکولوژیست به منظور بهبود مهارتهای اجتماعی و شناختی پس از سکته
- روانشناسی برای بهبود مشکلات مربوط به خلق و خو از قبیل افسردگی و عصبانیت
زندگی پس از سکته مغزی
معمولاً بیماران پس از سکته مغزی تشویق میشوند به زندگی معمولی خود ادامه دهند و فعالیتهای شان را از سر بگیرند. برخی از بخشهای مهم زندگی پس از سکته به شرح زیر میباشد:
فعالیتهای شغلی
زمان شروع فعالیتهای شغلی به میزان توانایی بیمار پس از سکته، نوع کاری که انجام میدهد و احساس او از شروع مجدد کار بستگی دارد. برخی افراد پس از سکته مغزی دچار خستگی میشوند و برای انجام دادن فعالیتهای جسمانی به مدت طولانی به مشکل بر میخورند به همین دلیل پزشک در ابتدا انجام دادن مشاغل نیمه وقت را توصیه میکنند. معمولاً پزشک به بیماران خود پیشنهاد میدهد هر چه زودتر فعالیتهای شان را آغاز کنند مگر آنکه سکته باعث کاهش شدید هوشیاری بیمار شده باشد.
رانندگی کردن
افرادی که دچار سکته مغزی شده اند و تقریبا به طور کامل بهبود پیدا کرده اند حداقل نباید تا یک ماه رانندگی کنند زیرا در این دوران احتمال سکته مجدد بالا است. باید مجوز رانندگی کردن توسط پزشک صادر شود زیرا سکته با عوارض متعددی از قبیل کاهش هماهنگی اعضای بدن، نداشتن آگاهی روی یک قسمت از بدن، اختلال در برآورد فاصله، مشکلات بینایی، اختلال در تمرکز و تشخیص دادن مسیر راست و چپ همراه است.
فعالیت جنسی
پزشک بیماران خود را تشویق میکنند پس از سکته فعالیت جنسی شان را شروع کنند. البته تعداد زیادی از بیماران در این رابطه دچار مشکل میشوند که در برخی موارد این مسئله به ترس و نگرانی درباره سکته مغزی و ناتوانی جسمانی ناشی از آن ارتباط دارد. در صورتی که بیمار برای نعوظ مشکل داشته باشد پزشک در این راستا به او کمک خواهد کرد.
ورزش کردن
شروع مجدد فعالیتهای ورزشی و سرگرمیهای مورد علاقه بیمار یک بخش مهم از فرایند توانبخشی پس از سکته است. پزشک و شروع زود هنگام فعالیت جسمانی تاکید دارد اما در بیمارانی که دچار سکته مغزی هموراژیک شده اند انجام دادن فعالیتهایی که با برداشتن اجسام سنگین همراه است به شدت ممنوع میباشد.